سناریو اسکیز

#درخواستی
#اسکیز

سناریو اسکیز
وقتی برادرمونن و ی دعوای خیلی بزرگ داشتیم و اونا به ما سیلی میزنن //پدر و مادرمون فوت کردن و ما با اونا تنها زندگی میکنیم//

بنگ چان =
سر اینکه با دوست دوران دبیرستانت رفتی بیرون و به اون نگفتی //دوستت پسر بود // بد جور با هم دعوا کردین دیگه خیلی زیاده روی کرده بودین ...
ا/ت = من گفتم که اون فقط دوستم بود ...//فریاد//
چان = تو باید به من میگفتی ...//عربده //
ا/ت = اصلا زندگیه خودمه و به تو هم هیچ ربطی ندا...//فریاد//
میخواستی حرفتو ادامه بدی که با احساسی سوزشی توی سمت چپ صورتت حرفت نصفه موند ...اره ..چان بهت سیلی زده بود ...بد جور بغض کرده بودی ...به سمتش برگشتی و گفتی ...
ا/ت = ///پوزخند دردناکی زدی و گفتی // از تو یکی انتظار همچین کاری نداشتم ...
کتت رو برداشت و میخواستی بری که چان دستتو گرفت . تو رو کشید تو بغل خودش و شروع کرد به گریه کردن ...
چان = ا/ت ...من متاسفم ...خواهش میکنم نرو ...من فقط تو رو دارم //گریه میکنه //

لینو =
سر اینکه با دوستات رفتی بار و به لینو نگفتی ...دعواتون بد جور اوج گرفته بود ...رگ های سر لینو از شدت عصبانیت زده لود بیرون ...
ا/ت = لینو ..من هیچیم نشده الان فاز تو چیه داری سدم داد میزنی ..//فریاد//
لینو = فاز....هه...فاز ..مگه حتما باید چیزی شده باشه ... //عربده //
ا/ت = لینو بس ک....
حرفت با احساس سوزشی نصفه موند ...بدون اینکه سرتو برگردونی گفتی ...
ا/ت = از تو یکی انتظار نداشتم داداش ....//میری تو اتاقت و شروع میکنی گریه کردن //
که لینو بعد از نیم ساعت کلنجار رفتن با خودش با یه عروسک و گل میاد پیشت و ازت معذرت خواهی میکنه...